حجاب سنگری است محکم که زن را از نگاه مردان شیطان صفت مصون ومحفوظ نگه می دارد.
حجاب خون بهای شهیدان
گوهر نیستم و صدف نمی خواهم!(مقاله دخترآیت‌الله خلخالی برعلیه حجاب اجباری)
نویسنده لیلا | تاریخ : جمعه 20 آذر 1394

 1387  فاطمه صادقی من از حرف زدن در مورد حجاب خسته نمی شوم. در تمام سال های کودکی و جوانی ام، «حجاب» بخشی از زندگی من بوده و سرنوشت مرا تعیین کرده است. با آن بزرگ شده ام. دو رو برم در خانواده تقریباً همه محجبه اند و مادرم هنوز هم مرا به خاطر به قول خودش « اهمال و کوتاهی در حجاب» نبخشیده است.حجاب بزرگترین چالش فردی و سیاسی زندگی من بوده است. بعدها وقتی از کودکی در آمدم، به دانشگاه رفتم و خواندم و دیدم که بزرگترین چالش زندگی زنانی بوده است که من حتی با آنها در بسیاری جهات دیگر متفاوتم. 
بگذارید برایتان بگویم تجربۀ تلخ من با حجاب چگونه آغاز شد؟ به خاطر دارم روزی را که برای نخستین بار می بایست جلوی پسرهای فامیل که با آنها هم بازی بودم و در بسیاری موارد با آنها رقابت می کردم، روسری بپوشم. حس تحقیر می کردم. احساس می کردم فلج شده ام و در نگاه آنها خُرد. بخصوص در نگاه یکی شان می خواندم که : «دیدی بالأخره چطور مغلوب شدی؟» قضیه اما فقط مربوط به پوشش نبود. بس فراتر از این بود. موارد متعددی اتفاق می افتاد که وقتی سخت سرگرم بازی یا به خود مشغول بودم، صداهایی عتاب آلود از گوشه و کنار می آمد که : « درست بنشین، لباست را درست کن. همه جایت پیداست. روسریت را بکش جلو، چادرت عقب رفته، گردنت پیداست، موهایت پیداست و ...» هرگز نمی دانستم معنای پس پشت این عتاب و خطاب ها چیست و اصلاً چرا باید به این شیوه مورد خطاب قرار گیرم. . 


کدنویسی و گرافیک : شهدای کازرون
Web Template By : 1100Shahid.ir
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 22 صفحه بعد