نویسنده لیلا | تاریخ : جمعه 6 آذر 1394
آخر این درد را به کجا باید برد که در جامعه امروز هنوز مرد نماهای بیوجدانی پیدا میشوند که زن را به جرم آنکه نتوانسته غذا خوب درست کند و کوکوئی که بر سر سفره آورده به اصطلاح پف نداشته و درست جا نیافتده بوده، آن چنان کشیده میزنند که پرده گوش زن پاره میشود و مدتها از گوش او چرک میآید و در مورد دیگر میشنویم با صندلی زن را مورد حمله قرار میدهند و استخوان کمرش را میشکنند، به جرم آنکه خانه را به درستی نظافت نکرده است و بسیاری از به اصطلاح پدرها، برادرها و همسرها به خود اجازه میدهند که زن را از سوادآموزی و ادامه تحصیل باز دارند و در صندوقخانهها زندانی کنند و با وجود این ادعای مسلمانی، حزب اللهی، پیروی از خط امام را نیز داشته باشند!!
راستی مسئولان نظام جمهوری اسلامی در رابطه با فجایع و جنایاتی که هر روز در گوشه و کنار کشور نسبت به زن روا میشود که یکی دو نمونه کوچک آن را در بالا یادآور شدم، چه فکر کردهاند و چه راه حلی برای آن در نظر دارند؟ آیا مطبوعات و رسانههای گروهی نظام جمهوری اسلامی در این زمینه مسئولیتی دارند و اصولا مسئولیتی احساس میکنند؟ آیا برای بالا بردن رشد فکری و فرهنگی جامعه و وظایف مرد و زن در برابر یکدیگر، مطبوعات و رادیو ـ تلویزیون به وظایفشان عمل کرده و حقایق را بازگو ساختهاند و حقوق زنان را مورد بررسی قرار داده و تشریح کردهاند؟ آیا مسئولان نظام جمهوری اسلامی که مسئولیت دفاع و حمایت از مستضعفان را بر دوش دارند، در رابطه با حقوق زنان که مستضعفان و مظلومان تاریخند مسئولیتی بر دوش ندارند؟ و نباید در برابر مظالم و فجایع برخی مرد نماهای عقدهای، جانی و تبهکار از زنان بیپناه و بیدفاع حمایت کنند؟ آیا در این نظام راهی و جایی برای بازگو کردن هزاران درد و رنج و محرومیت زنان محروم و ستمدیده وجود دارد؟ آیا دولتمردان ما بر این باورند که با رفتن چند زن به مجلس مشکله زن حل شده و زن به حقوق اسلامی خود دست یافته است؟ ... آیا پاسخی برای این «آیاها» وجود دارد. اگر وجود دارد میلیونها نفر از محرومان جامعه و مستضعفان تاریخ و انسانهایی که انسانیت در درون آنان زنده است، آماده شنیدن آن هستند، اما در رابطه با مقالات «منشی زن، سوغات غرب» و «زن و محیط کار» لازم است نکاتی خاطرنشان گردد: